اگر مد گرايش به همسانشدن و منفردشدن، يعني انگيزش تقليد و برتري بر ديگران را همزمان ابراز و بر آن تاكيد ميكند، پس شايد توجيهي باشد بر اينكه چرا زنان بهطور كل اينچنين به مد علاقهمندند.
به عبارت ديگر، ضعف جايگاه اجتماعي كه زنان در قسمت اعظم تاريخ بدان محكوم بودهاند، موجب شده است تا آنان با آنچه «عرف و شايسته است» و با شكل وجودي رايج و مقبول رابطه نزديكي پيدا كنند.
چراكه فرد ضعيف از اتكا به خود در مواجهه با مسووليتها و اضطرارات و پذيرش فرديت اجتناب ورزيده و نميتواند صرفا به كمك قواي درونياش از خود دفاع كند.